کد تجربه:۱۶-۸۸/۰۹/۰۳
ترکیه،آنکارا،مدرسه اولوسوی
نویسنده: قاسم محمودی
...در بدو ورود به مدرسه جناب آقای «قدیر توزلک » بعنوان راهنمای مدرسه، ما را بسیار گرم و صمیمی پذیرا شدند که ایشان دکترای زیست،مسئول پایه،مسئول تحقیقات دانش آموزان،مسئول دپارتمان زیست مدرسه،تدریس ۱۰ ساعت زیست و مسئول هماهنگی های میهمانهای خارجی مدرسه هستند.شخصیت و نگاه ایشان را در پاسخ به این سئوال که: حقوق و مزایای معلمان شما با توجه به زحمات زیادشان چقدر است؟ را می توان بهتر درک کرد:
خدا را شکر که این بحران اقتصادی کشور ما را زیاد تحت تاثیر قرار نداد،معلمان ما نسبت به معلمان دولتی در واقع حقوق زیادی نمی گیرند یک معلم در مدارس دولتی بطور میانگین(درسال۸۸) ۱۲۰۰۰۰۰تومان(معادل) دریافتی دارد درحالیکه در مدرسه ما ۱۶۰۰۰۰۰۰ تا ۱۷۰۰۰۰۰ تومان(معادل) حقوق دریافت می کنند.البته معلمان ما یک روز بیشتر از دولتی در هر هفته کار می کنند.در این حرکت ، معلمان عاشقانه کار می کنند۱۹تا ۲۰ساعت در روز کار می کنند.من خودم ۱۱الی ۱۲ساعت اینجا و حدود ۳ تا ۴ساعت با لپ تابم در منزل درباره پروژه های مختلف کار می کنم.شاید ۴تا ۵ساعت در منزل بخوابم
اگر ما کار نکنیم آنها(غربیها)از ما جلوتر می افتند و این فکر، که مسلمانها می کشند و از بین می برند، بایستی از ذهن ها پاک شود.مسلمانان کسانی هستند که تلاش می کنند و اهل علم هستند و الحمدالله تمام کشور دارند از ما الگو برداری می کنند و بایستی تلاش کنیم الگو و نمونه آموزش و پرورش باشیم.۸،۷ سال پیش که مارا به عنوان مسلمان به بلژیک راه نمی دادند الان منت ما را می کشند که بیایید و در بلژیک و دانمارک همچون مدارسی را ایجاد کنید.من مشکل روابط شما با آمریکا را درک می کنم اما ما در همین آمریکا ۲۰۰ مدرسه زدیم و طبق اهداف خودمان داریم کار می کنیم .الان تقاضایی که آمریکا از ما دارد که ما باید سالانه ۲۰ تا ۲۵مدرسه در آمریکا راه اندازی کنیم که بتوانیم نیاز آمریکا را پاسخ دهیم.
از برزیل گرفته تا آرژانتین قرار است که آنها تحت پوشش آموزش قرار گیرند.
من عاجزانه خدمتتان بگویم که ۴۵ تا کشور دنیا را گشتم و به ۵ زبان دنیا مسلط هستم.به خاطر این به ما نیاز دارند که بچه هایشان از مواد مخدر،الکل و مسایل جنسی نجات پیدا کنند. از ما می خواهند که همچو کاری را بکنیم که مهمترین نیازشان معلم است از ما معلم و مدرسه می خواهند و تلاش ما این است که این نیاز را برای دنیا انجام دهیم.به عنوان مثال شما در نوجرلی و واشنگتن ۶ به بعد نمی توانید از خانه خارج شوید.ما یک اصطلاحی داریم که داخلش کثیف اما ظاهرش قشنگه.غرب همچون حالتی دارد همه نظام های خانواده از بین رفته نمی توانند درست تربیت کنند و خواهان موسساتی هستند که می خواهند بچه هاشان را تربیت کنند چون خانواده ندارند.علت اینکه این کار را نمی توانند انجام دهند بخاطر این است که در غرب احترام به خانواده و روابط بین مادر و بچه همه اینها از بین رفته و احتیاج دارند که ما این کار را برایشان انجام دهیم.برای مثال با اندونزی(دولتشان)قرار داد داریم با ۵۰۰مدرسه، که می آیند و آموزش می بینند و بر می گردند این کار را در کشورشان اجرا می کنند.
#تحلیل:
۱-آیا مدرسه ما نیز همچون مدرسه فوق،سیستم تعلیم و تربیت مترقی دارد که ادعای صدور آن و الگو برداری سایرین از مدرسه ما را داشته باشیم؟
۲- راهنمای مدرسه ما در موقع بازدید هئیت ها و مدیران سایر مدارس کیست؟ مدیر مدرسه،یکی از معاونین،یکی از معلمان یا یکی از دانش آموزان مسلط. چه آموزش های را بهشون یاد دادیم؟
۳-در جذب معلمان عاشق ، متخصص ، متعهد(فراتر از زمان و مکان) و در خدمت مدرسه بودن، چقدر موفق بوده ایم؟
۴-داشتن «مکتب فکری» در یک مدرسه ، انگیزش و میل به پیشرفت کارکنان را به دنبال خواهد داشت و نتیجه آن بصورت شبانه روزی در خدمت مجموعه بودن ، خواهد بود.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد