نظریه های انگیزشی

کد مطلب:۱-۹۸/۱۰/۳۰

?نظریه های انگیزشی?

نظریه سایق دانش آموزموفقیت جو یا شکست گریز

     یکی از ایده های اتکینسون این بود که، پویایی انگیزش را می توان بر پایه دو نیروی رقیب یا سایق ها توصیف کرد. یکی از آن دو نیرو، کوشش برای موفقیت و دیگری ترس از شکست است. هر دوی این نیروها به طور هم زمان عمل می کنند.

دانش آموزانی که موفقیت جو هستند، به طور معمول، برای درگیر شدن با تکلیف های تازه برانگیخته می شوند؛ چون پاداش عاطفی حاصل از تلاششان را دوست دارند.

دانش آموزانی که شکست گریز هستند برای پرداختن به تکلیف های تازه انگیزه ای نشان نمی دهند. در واقع،دانش آموزان شکست گریز، از تحمل داغ شکست می گریزند.

دانش آموزان موفقیت جو، از چالش استقبال می کنند و بر عکس دانش آموزان شکست گریز به سراغ چالش نمی روند. در واقع، دانش آموزانی که شکست گریز هستند امکان دارد راهبردهای خود-ناتوان ساز را برگزینند تا دلیلی برای کم ناتوانی خود بتراشند. راهبردهای خود-ناتوان ساز:

?تعویق انداختن

?هدف گزینی آرزویی و غیرقابل دسترس

?توسل به ضعف های کوچک برای توجیه شکست

 نظریه اسنادی

     نظریه اسنادی، رویکردی شناختی به فرآیند انگیزشی دارد؛ زیرا معتقد است که افراد با تلاش برای توضیح رویدادها، برای آن ها دلایل عقلانی تدارک می بینند. و برای هر اتفاق و رخدادی، منبعی را معرفی کند. به این عمل در روان شناسی، اسناد دادن یا نسبت دادن گفته می شود.

اسناد ها به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم می شود.

?اسناد درونی : زمانی است که شخص مسئولیت رفتار و عملکردش را به خودش نسبت می دهد.

?اسناد بیرونی: برای هر اتفاقی عاملی به جز خودش نسبت می دهد.

روی هم رفته، افراد برای موفقیت خود چهار عامل را اسناد می دهند:

?توانائی

?تلاش

?بخت

?دشواری تکلیف

?از میان چهار عامل، عامل تلاش حائز اهمیت است؛چون تلاش در مرحله ای از کار به شکل علاقه و اراده، خودش را نشان می دهد و آن هم به نوبه خود پرداختن به تکالیف دشوار را ممکن ساخته و پایداری برای از عهده کار برامدن را عملی می سازد .  

 نظریه خود ارجمندی

     نظریه خود ارجمندی بر پایه این ایده است که جست و جو برای خود-پذیری، یکی از بالاترین اولویت‌های انسان است. در جامعه این گرایش و فکر غالب است که، موفقیت فرد رآ برابر با ارزش آن بدانند و این گرایش هم وجود دارد که ارزش هر فرد را به اندازه پیشرفتش بسنجند. با این تبیین، می توان دلیل سردرگمی دانش آموزان را فهمید و دانست که چرا آنان در تشخیص ارجمندی و توانمندی دچار ابهام هستند.

نظریه خود ارجمندی به نوبه خود نکته ای را به نظریه انگیزشی کلاسی افزوده است. از دیدگاه نظریه خود ارجمندی، اگر معیار خود-پذیری در کلاس، رسیدن به موفقیت های عالی نسبت به دیگران باشد، پس برابر تعریف، فقط تعداد اندکی از دانش آموزان که به مراتب بالای موفقیت می رسند، احساس خود ارجمندی خواهند کرد.

 نظریه هیجان ها

     در سه دهه گذشته، پزوهشگران زیادی درباره نقش هیجان در انگیزش آدمی بحث کرده اند.

در کتاب«مغز هیجانی:بنیان های رازآلود زندگی هیجانی» نقش بی بدیل هیجان ها را در انگیزش بیان می کند. او شرح می دهد که موجود آدمی، تا حدودی کنترلی بر هیجان هایش ندارد.

به نظر لی دوکس، هیجان ها، انگیزنده های پایه هستند که اغلب بر سیستم ارزشی و باوری فرد و عوامل شکل دهنده رفتار انسان اشراف دارند.

نیسبت و ویلسون(۱۹۷۷) دریافتند که مردم به طور معمول در ریشه یابی احساس های درونی خود دچار خطا می شوند. آنان چنین نتیجه می گیرند که، مردم همیشه دلایلی برای هیجان های خود پیدا می کنند ولی وقتی دلیل منطقی برای آن ها نمی یابند، همان دلیل را تبدیل به نظام باوری خود می کنند.

?آقازاده،نقی زاده،فهم TIMSS،مرآت